نویسنده: محمدمهدی حسینزاده
در تاریخ 1/7/1357 یعنی چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی «ستاره سینما» مطلبی پیرامون رابطه دولت وقت با صنعت سینما منتشر میکند که برای علاقهمندان حوزه هنر قابل توجه است. نویسنده که خود از کارگردانان سینما میباشد در این یادداشت به دلایل رکود سینما اشاره میکند. او رکود را حاصل واردات بیرویه فیلمهای خارجی و همچنین عدم حمایت دولت از صنعت سینما میداند. وی در یادداشت خود انتقادهای صریحی از وضعیت فرهنگی و استفاده از رانت و همچنین ناکارآمدی دولت در برنامههای فرهنگی و به طور مشخص سینما انجام میدهد.
نویسنده با مقایسه رویکرد دوگانه دولت در حمایت از صنعت خودرو و رویگردانی از صنعت سینما مینویسد: «اگر دولت بر فرض از صنایع ماشینسازی در این کشور حمایت نمیکرد و ماشینهای مونتاژ شده خارجی را به عنوان ماشین ساخت ایران روانه بازار نمیکرد و اجازه میداد در میدان رقابت، ماشین خارجی آزادانه با پیکان ایرانی رقابت کند و عوارض پانصددرصد به بعضی از ماشینهای خارجی نمیبست، حالا مشاهده میکردیم که آیا واقعا کمپانی سازنده پیکان میتوانست اینگونه بازار را قبضه کند؟ و ماشین دو یا سه هزار دلاری را به شش یا هفت هزار دلار بفروشد یا نه؟ اما دیدیم حمایت دولت از این کار باعث گردید که چگونه کار آن کارخانه رونق بگیرد و تعداد تولید آن از مرز پانصد هزار دستگاه بگذرد... اما آیا با فیلم ایرانی هم چنین معاملهای کردند؟ آیا به فیلمهای ساخت خارج هم مالیاتهای کلان بستند؟ آیا از ورود هر بنجلی به نام فیلم جلوگیری کردند؟ نه... بلکه برعکس در این مبارزه بیامان تمام تسهیلات را هم برای منکوب شدن و از بین رفتن فیلم ایرانی فراهم کردند... نتیجه آن شد که ملاحظه کردیم چگونه در این نبرد بیامان، سینمای ایران دچار آشوب و بلبشو شد و سرمایه تهیهکنندهگان ایرانی به خطر افتاد...! خیلی تاسفآور است که بگوییم در ششماهه اول سال جاری نسبت نمایش فیلم ایرانی نسبت به سال قبل 60 درصد و نسبت به پنج سال قبل 80 درصد کمتر شده است.»[1]
این گزارش به خوبی وضعیت نامساعد سینمای ایران قبل از انقلاب و عدم حمایت دولت از این صنعت را به تصویر میکشد و نشان میدهد دولت وقت، سیل فیلمهای خارجی را بدون حمایت از فیلمفارسی روانه بازار کرده است که این رویکرد منجر به بیکاری بسیاری از کسانی شد که در سینمای ایران مشغول به کار بودند. او در ادامه مینویسد: «نتیجه این سیاست غلط و آشتیناپذیر دولت با فیلم ایرانی از سال گذشته چهره خود را آشکار ساخت و سینمای ایران دچار تزلزل شد و به تدریج میدان رقابت را در مقابل فیلمهای بنجل و ارزانقیمت خارجی خالی کرد و حرفهای که در هر ساله حدود یکصدمیلیون تومان درآن سرمایهگذاری میشد و یک گروه پانزدههزار نفری از این کار ارتزاق میکردند به دست نسیان و فراموشی سپرده شد.»[2]
اگرچه فیلمفارسی، مخدری برای دور نگهداشتن جامعه از واقعیتهای زمانه و عاری از ارائه راهکار برای برونرفت مردم و حکومت از معضلات بوده و میتوان آن را سینمایی دانست که آرمانی برای مخاطب خویش خلق نکرده و پرنده خیال او را به جای پرواز دادن در جامعه آرمانی به مسائل پست شهوانی مشغول کرد[3] اما حمایت بجا و صحیح دولت وقت از این سینما میتوانست اهالی هنر را به تولد سینمایی کارآمدتر، امیدوار نگه دارد؛ لکن آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که دولت نسبت به صنعت مونتاژی خودرو دایه مهربانتر از مادر شده و صنعت سینما را یتیم به حال خود رها کرده بود. این مجله در شمارهای دیگر چنین مینویسد: «در مقابل چنین سیاست غلط اقتصادی که تنها با ماشین و صنعت سر و کار داشت و وجود و یا عدم وجود آن نمیتوانست در حیات فرهنگی اجتماعی ملت ما نقشی بازی کند. آن چنان دولت، وزارت اقتصاد، وزارت بازرگانی، اتاق صنایع و معادن، موی را از ماست کشیدند که حدی نمیتوان بر آن متصور بود. و در لباس حمایت از صنایع داخلی هر بنجل ایرانی را به چندین برابر قیمت فروختند و به اعداد نجومی حساب بانکی کلّه گنده ها اضافه کردند؛ اما در قبال سینما سکوت کردند و ننهمنقریبم در آوردند که دولت نمیتواند سیاست «دروازههای باز» خود را بخاطر سینما درهم بریزد و تصمیم تازه ای بگیرد.»[4]
البته لازم به ذکر است که دلیل رکود و شکستسینمای فیلمفارسی تنها به حمایت و عدم حمایت دولت ختم نمیشد و طبق فیشهای موجود، منتقدین، دلایل مختلفی از جمله فیلمنامههای تکراری، کپیبرداری از فیلمهای خارجی، تحوّل فرهنگی مردم و ... برای آن ذکر کردهاند، که هر کدام از آنها یادداشتهای جداگانهای را میطلبد. همچنین نباید این نکته را فراموش کرد که طبق انتقاد نویسندهی یادداشت بالا، حمایت اشتباه و افراطی دولت از صنعت خودرو، نتیجهاش شده بود خودروی بنجل گرانی به نام پیکان، و این منطقی نیست که نویسنده بخواهد دولت همان روش حمایتی اشتباه را نسبت به صنعت سینما اجرا کند و قطعا نتیجهای جز فیلمهای بنجل گران در پی نخواهد داشت.
-------------------------------------------------------
پینوشتها
[1] ستاره سینما 1/7/1357
[2] همان
[3] ستاره سینما، 12/9/1356
[4] ستاره سینما 15/7/1357