داریوش مهرجویی بدون شک مهمترین کارگردان انسانگرا در سینمای ایران است. هر چقدر کیمیایی در تصویرسازی جامعه خلاقانه عمل میکند و به معنی واقعی «فیلمساز جامعه» است؛ مهرجویی را باید کارگردان انسانگرا دانست که حتی اگر اشاراتی به جامعه و حتی دستگاه قدرت و امر سیاست میکند این اشاره از جهت انسان و تحولات درونی اوست. چهزمانی که فیلم «گاو» یا «آقای هالو» را میسازد و چه زمانی که از «هامون» و حتی «نارنجیپوش» سخن میگوید. اگر مهرجویی در گاو، از خودبیگانگی انسان ایرانی پس از اصلاحات ارضی را بیان میدارد، در آقای هالو به تضاد شهر و روستا میپردازد. در اجارهنشینها روشنفکر ایرانی را متهم کلنگی شدن جامعه میانگارد. در هامون اینبار از مادی شدن مناسبات اجتماعی و از خودبیگانگی روشنفکر جامعه ایران میگوید. در سهگانه سارا، لیلا و پری به سمت جهان زنانه میرود و در نهایت در «مهمان مامان» یک زن مدیر را تصویر میکند.
نگاهی به اثر «آقای هالو» ساخته داریوش مهرجویی. (قسمت اول)
[price]
[lowprice]
[highprice]
داریوش مهرجویی بدون شک مهمترین کارگردان انسانگرا در سینمای ایران است. هر چقدر کیمیایی در تصویرسازی جامعه خلاقانه عمل میکند و به معنی واقعی «فیلمساز جامعه» است؛ مهرجویی را باید کارگردان انسانگرا دانست که حتی اگر اشاراتی به جامعه و حتی دستگاه قدرت و امر سیاست میکند این اشاره از جهت انسان و تحولات درونی اوست. چهزمانی که فیلم «گاو» یا «آقای هالو» را میسازد و چه زمانی که از «هامون» و حتی «نارنجیپوش» سخن میگوید. اگر مهرجویی در گاو، از خودبیگانگی انسان ایرانی پس از اصلاحات ارضی را بیان میدارد، در آقای هالو به تضاد شهر و روستا میپردازد. در اجارهنشینها روشنفکر ایرانی را متهم کلنگی شدن جامعه میانگارد. در هامون اینبار از مادی شدن مناسبات اجتماعی و از خودبیگانگی روشنفکر جامعه ایران میگوید. در سهگانه سارا، لیلا و پری به سمت جهان زنانه میرود و در نهایت در «مهمان مامان» یک زن مدیر را تصویر میکند.
در این میان قهرمانان مهرجویی اگر چه از متن جامعه برآمدهاند؛ ولی این افراد دارای آلام اجتماعی شدیدی هستند که اوج آن را در فیلم هامون دیدیم. البته قهرمانان مهرجویی در نهایت به افرادی منفعل و نظارهگر تبدیل میشوند که این خصیصه نیهیلیستی آثار مهرجویی است (۱). از سوی دیگر اگرچه در سیر تطور آثار داریوش مهرجویی میتوان ردپای اوضاع و تحولات جامعه ایران در نیمقرن اخیر را تصویر کرد؛ ولی مهرجویی با عبور از جامعه در نهایت به انسان میرسد. اوج انسانگرایی را در صحنهپردازیهای پایانی مهرجویی میبینیم. از آقای هالو که شکستخورده به ولایت خود باز میگردد تا هامون که در یکلحظه شبح مرگ عواطف انسانهای پیرامونش را میبیند و اختلافات او در جامعه و خانواده حل میشود تا حتی نارنجیپوش که او هم در پس اختلاف با جامعه و خانواده در نهایت مورد تجلیل شهردار تهران قرار میگیرد.
در این یادداشت نگاهی میافکنیم به اثر ماندگار مهرجویی تحت عنوان «آقای هالو» که کمتر موردتوجه قرار گرفته است. فیلمی که گرچه بین دو اثر جنجالی مهرجویی یعنی «گاو» و «دایره مینا» ساخته شد؛ ولی بهواقع ایرانیترین اثر مهرجویی، «آقای هالو» است که بر اساس نمایشنامهای از «علی نصیریان» نوشته شده است. خود نصیریان با بازی استادانه خود به بهترین وجه نقش را پرورده است که در برابر او شخصیت «مهری» با بازی «فخری خوروش» ایفای نقش میکند. فیلم بر اساس زندگی یک مرد اداری و مبادیآداب در روستاست که زنان روستا را در حد ازدواج با خود نمیبیند. او به جهت ترقی به شهر مراجعه میکند تا زنی همشأن خود را بیابد و در اینجاست که بیخبر از همهجا دل به یک زن روسپی همچون مهری میسپارد و در نهایت همزمان با یک شکست عاطفی در پایان، شکستخورده راهی ولایت خود میشود. روایت مهرجویی از تضاد روستا و شهر بعدها در فیلم «باغ بلور» ساخته ناصر محمدی در سال ۱۳۵۷ معنا پیدا کرد جایی که دو زن و مرد اصلی فیلم در زندگی مشترک خود پس از مهاجرت از شهرستان به تهران توفیقی نمییابند.
در نگاه نخست اختلاف میان نسخه نمایشنامه و فیلمنامه اثر «آقای هالو» حائز اهمیت است. آنچه در اجزای توصیفی قطعه مرتبط با نمایشنامه به چشم میخورد بیانگر وابستگی متن نسبت به جهان ادبیات و توصیفاتی ازایندست است که از نمایشنامه یک متن ادبی با پشتوانه روایی میسازد. اما فیلمنامه برای تبلور زمینی و تصویری به نگارش درآمده و خواندن آن جدای از فیلم توجیهی ندارد. از همین رو نمایشنامه هالو دارای روایت خطی است و از ابزار کلام بهره میجوید؛ ولی در فیلمنامه هالو نوشته مهرجویی با وجهی از شخصیتها همچون فالگیر، پادو و... مواجهیم. از سوی دیگر در نمایشنامه «ما» شاهد عنصر مکان به شکل جدی نیستیم و این از خودبیگانگی در نسخه نمایشنامه نصیریان پررنگتر است برخلاف فیلمنامه که تأثیر اجتماعی آن ذیل تضاد شهر و روستا دارای اهمیت است (۲).
در نشریات عصر پهلوی نقدهای مهمی بر اثر «آقای هالو» نوشته شد. نشریه «ستاره سینما» در تاریخ ۲۳ اردیبهشت سال ۵۷ در تحلیل فیلم آقای هالو به قلم «ایده» چنین مینویسد: «آقای هالو سومین فیلم داریوش مهرجویی است که بر اساس نمایشنامهای نوشته علی نصیریان ساخته شده است. پس میبینیم که از نظر اجرا و ترکیب و شناخت کاراکترها موقعیت شناختهای داشته و از این نظر به «گاو» شباهت دارد. در این فیلم مهرجویی، مشکلی از نظر انتخاب بازیگر و تقسیم رل و بازسازی کاراکترها ندارد؛ اما مشکل بزرگ او خط قصه و فضای محدود آن است؛ بنابراین باید آن را در خور فیلمی دوساعته گسترش میداد و این کار هم صورت میگیرد منتهی با دستاویز و بهانههای بیمایه. فیلم آقای هالو در واقع معارضهای است بین سادگی و صمیمیت جوان شهرستانی با شیطنت و دغلبازیهای مشتی آدم ناتو پایتختنشین و برای بیان چنین مقصودی فیلم از سفر مرد شهرستانی به تهران میگوید که قصد ازدواج با یک دختر تهرانی را دارد. وی طی ملاقاتی با مهری (فخری خوروش) که یک زن روسپی است آشنا میشود و بیآنکه به ماهیت زن پی ببرد؛ گرفتار وسوسه و دلربایی او میگردد و زن نیز بهتدریج شیفته سادگی او میشود و تظاهرات عاشقانه او رنگ واقعیت مییابد (۳).
منابع: