نویسنده: محمدمهدی حسین زاده
زن اغواگر سینما
1350، سال ورودِ طوفانی دختر بااستعدادی است که در اندک زمانی چشم اهالی سینما را به خود خیره کرد. او دوره کلاسهای چهارساله باله را در سازمان ملی باله پشت گذاشته و در بیست و چهارسالگی وارد سینمای ایران میشود و در نقشهایی خاص حضور پیدا میکند. «زری خوشکام» به گفته اهالی سینما معرّف شخصیت زن اغواگر درسینما بود. زیبایی و بیپرواییاش در پذیرش نقشهای برهنه و جنسی، موجب انبوه پیشنهادها برای بازی در فیلمهای فارسی شد و بدین ترتیب در همان نخستین سالهای فعالیتش علاوه بر شرکت در تعداد زیادی فیلم، بازی در برابر اغلب ستارگان جوان فیلمفارسی را تجربه کرد: ازجمله بازی نقشهای مقابل ناصر ملکمطیعی در فیلم «کلبهای آنسوی رودخانه»، محمد علی فردین و ایرج رستمی در فیلم «مرد هزار لبخند» ساخته سیامک یاسمی، بهروز وثوقی و بهمن مفید در «رشید» ساخته پرویز نوری، سعید راد و محمدعلی جعفری در فیلم «الکلی» ساخته محمدعلی جعفری و ایرج قادری در فیلم «توبه» ساخته اسماعیل پورسعید.
عکس زری خوشکام بر مجلۀ پلی بوی!
«زری خوشکام» نقشهای رختخوابی را با آغوش باز میپذیرفت و کام دوستداران صحنههای جنسی را شیرین میکرد. او در این زمینه بین دیگر زنان فیلمفارسی انگشتنشان بود. به گفته خودش سکس را او به سینمای ایران آورد و به تعبیر مجله سپید و سیاه با فیلم «رشید» آن را به اوج رساند. او تنها زن ایرانی است که عکسش بر روی مجله «پلی بوی» چاپ شد. این مجله مشهور جهانی تصاویر مدلهای تمامبرهنه و نیمهبرهنه زنان را بر روی جلدش چاپ میکرد. [1]
آنِ عاشقی نقطۀ عطف زندگی
شهرتی که او به دست آورده بود آرزوی بسیاری از بازیگران جوان بود؛ اما تقدیر، مسیر زندگی ستاره فیلمفارسی را تغییر داد. او شخصیت دیگری را برای خود برگزید که همه را به حیرت فروبرد. عشق معنای دیگری به زندگی او بخشید. نور عشق جذابیتهای پیشین را از ذهن و دلش محو کرد. ستاره سینمایی دیروز که همیشه در رل عشقی به ایفای نقش میپرداخت دیگر واقعاً عاشق شده بود.
نگرانی مجلات از رویگردانی نسبت به فیلمهای سکسی
او عاشق کارگردان محجوبی شد که سنخیتی با فیلمهای رخت خوابی نداشت. در کنار هم قرار گرفتن زری خوشکام در کنار علی حاتمی کارگردان روشنفکر سینمای موج نو، همه را به شگفتی فرو برد. مجلۀ سپید و سیاه که از حاشیههای بازیگران و خوانندهها برای خود مخاطب جمع میکرد، روایت پیوند این دو هنرمند را با طرح یک سؤال مینویسد: «در محافل هنری این بحث پیش آمد که «زری» پس از ازدواج با «علی حاتمی» کارگردان روشنفکر ولی درعینحال متعصب به بازی در فیلمهای سکسی ادامه داده و اندام خود را در معرض دید تماشاچیان قرار خواهد داد یا بهکلی طرز بازی خود را عوض خواهد کرد؟ بهعبارتدیگر زری خوشکام همچنان زری خوشکام باقی خواهد ماند یا تبدیل به زن دیگری بااخلاق و خصوصیات دیگر به نام «زری حاتمی» خواهد شد» [2]
این مجله که سود خود را در برهنگی ستارهها میدید علاقهمند بود زری خوشکام در همان کاراکتر قبلی بماند. از اینسو برچسب «متعصب» بر پیشانی علی حاتمی زده و موضع خود را تلویحاً اعلام کرد.
تیتر توهینآمیزِ «پیوند سکس و اندیشه»
در شماره دیگر مجله، نویسنده با تیتر «پیوند سکس و اندیشه» بعد از توصیف زیبایی زری خوشکام و دلبریهایش در فیلمها زبان لفافه را کنار گذاشته و صریحاً مینویسد: «چه آقای حاتمی بخواهد و چه نخواهد زری خوشکام یک ستاره سکسی سینمای ایران بهحساب میآید و تنها ستاره ایرانی بهحساب هست که این جسارت را پیدا کرده در برابر عکاس مجله سکسی «پلی بوی» برهنه گردد و علاوه بر آن عکاسان آماتور ایرانی عکسهایی از او دارند که هیچ ستاره ایرانی دانسته چنان در مقابل دوربین ظاهر نشده است»[3]
ناکامی مجلات و زری خوشکام
تلاش مجلات بر داغ نگهداشتن تنور سینمای سکسی با هنرنمایی این بازیگر به نتیجه نمیرسد و خوشکام پس از ازدواج با حاتمی هیچگاه در صحنههای جنسی حضور نمییابد و پایبند به عشق و تعهد تنها در فیلمهای علی حاتمی حضور پیدا میکند. این ازدواج برخلاف معمول ازدواجهای هنری پیوند ناگسستنی داشت و کام او تا آخر به این پیوند خوش بود تا آنکه علی حاتمی در سال 1375 به جهانی دیگر پرواز کرد. شاید بتوان گفت که زندگی او، مانند بسیاری از همعصرانش، روایتی از «بازگشت» است. اما این بازگشت، یک عقبنشینی نبود؛ یک پیشروی بهسوی هویتی تازه و بااصالت بود. او نشان داد که هرکس میتواند، حتی در اوج گمشدگی، مسیر خود را بازبیابد و این پیام، نهفقط برای آن دوران، که برای امروز و فردای هنر نیز شنیدنی است.
پینوشتها
[1] 7/7/1350مجله سپید و سیاه، صفحه 23
[2] 26/8/1350مجله سپید و سیاه، صفحه 10
[3] 14/8/1350مجله سپید و سیاه، صفحه 19