نویسنده: محمدمهدی حسینزاده
میرزا ابراهیمخان صحّافباشی، نخستین بهرهبردار سینما
چهار سال پس از ورود سینما به ایران و نمایش آن در میان درباریان، در سال ۱۲۸۳ خورشیدی، مردم با این پدیده اعجابانگیز آشنا شدند. «میرزا ابراهیمخان صحافباشی» مرد متجدّد و مبتکر و آزادیخواه، نخستین بهرهبردار سینما در ایران بود.[1] در آن ایام دو جریان سیاسی مستبدین و مشروطهخواهان در مقابل هم صفآرایی کرده بودند که زدوخورد آنها بر پدیده نوظهور سینما نیز اثر گذاشت.
«میرزا ابراهیمخان صحافباشی» فردی متجدد و مشروطهخواه بود که با برپایی اولین سینما، فیلمهای کمدی و خبری نمایش میداد که هر کدام بیش از ده دقیقه طول نمیکشید و اغلب از شهر اودسا و رستو در روسیه به دست میآمد. دوره این سالن که تماشاچیانش آدمهای نسبتاً پولداری بودند و هنوز جنبه عمومی به خود نگرفته بود، یک ماه بیشتر طول نکشید! پسرش جهانگیر قهرمانشاهی علت تداوم پیدانکردن سینما را حکومت وقت میداند و معتقد است برچیدهشدن سفره سینما، کار اهالی قدرت بوده است. او دراینباره میگوید که از دلایل مخالفت حکومت با او این بود که حمام بدون خزینه برای ارامنه و کلیمیها بر سر چهارراه مهنا ساخته بود و سینما آورده بود و آزادیخواه بود.[2] حکومت وقت از محبوبیت هر چهره مشروطهخواه متجدّد بهشدت در هراس بود و باشخصیتهای آزادیخواه برخورد میکرد و به هر بهانهای سعی داشت نفوذ اجتماعی آنان را کم نماید. از اینسو به بهانه واهی جلو سینمای صحافباشی را میگیرد.
اشغال سالن سینمای روسیخان!
پس از تعطیلی سینمای «میرزا ابراهیمخان صحافباشی»، فردی به نام «روسیخان» با خرید یک دستگاه پروژکتور به نمایش فیلمهای کوتاه ۸ تا ۹ دقیقهای اقدام کرد. ابتدا در حرمسرای محمدعلی شاه، فیلم نشان میداد و یک سال بعد در خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) سالن سینمایی برپا کرد. «روسیخان» مخالف مشروطهخواهان بود و با دربار محمدعلی شاه رابطه خوبی داشت. روسهای مستقر در ایران هم از او پشتیبانی میکردند. ازاینرو توانست بهرغم مخالفتهایی که با سینما میشد به کار خود ادامه دهد. در این زمان اتفاق عجیبی رخ داد. بعد از اینکه مبارزه مستبدان و مشروطهخواهان بالا گرفت، مجاهدان مسلح یک شب سالن سینمای روسیخان را اشغال کردند و به تماشای فیلم نشستند و یک شب هم قزاقهای روس آمدند و فیلم دیدند. سرانجام موازنه نظامی به هم خورد. سینمای روسیخان غارت شد و آپارات و دستگاههای سینماتوگراف و فیلمها از بین رفت. [3]
ادعای واهی مجله ستاره سینما
اینچنین بود که درِ اولین سینمای عمومی به دست دربار تخته شد، دومین سینمای عمومی هم به دست مشروطهخواهان اشغال شد و به غارت رفت. مایه تعجب، روایتی است که مجله «ستاره سینما» از تعطیلشدن اولین سینما نقل میکند. نویسنده، بدون اشاره به سینمای ابراهیم صحافباشی مینویسد: «روسیخان با توجه به استقبال آنهایی که فیلم تماشا میکردند، به فکر آن افتاد که مکانی را برای نمایش فیلم در نظر گیرد. گشایش چنین مکانی مردم را به شگفتی کشید و آنچنان صاعقهوار فرود آمد که مریدان «حاج فضلالله نوری» که از روحانیان پرنفوذ آن زمان بود بهپیش او خبر آوردند که در سینما زن سر برهنه و بیحجاب را روی دیوار نشان میدهند! ...چنین شد که «حاج شیخ فضلالله نوری» برآشفته و ازآنجاکه نفوذ بیاندازهای داشت، فیلم و سینما را تحریم نموده، در نوشتهای به احمدشاه او را از عواقب این بیعفتی هشدار میدهد و نارضایتی خود را ابراز میدارد. بدین ترتیب سینمای روسیخان بسته میشود» [4]

ادعای مجله، چند تناقض در خود دارد. روسیخان در سال 1286 با حمایت محمدعلی شاه به تأسیس سینما اقدام میکند و پس از قدرتیافتن مشروطهخواهان و فرار محمدعلی شاه از کشور، روسیخان هم از ایران میرود و تا آخر عمر در پاریس میماند.[5] بنابراین او در زمان احمدشاه در ایران حضور نداشته است! چطور شیخ فضلالله درخواست تعطیلی سینمای او را از شاه داشته باشد؟ حتی با فرض تحریم سینما از جانب شیخ فضلالله این تحریم در آن تاریخ نمیتوانست اثرگذار باشد؛ چون صاحب سینما از نزدیکان خود شاه بود و مخاطبین اولیه سینما هم نوگرایانِ متجددی بودند که اهمیتی به فتوای مراجع دینی نمیدادند؛ پس این تحریم نمیتوانست اثر اجتماعی داشته باشد. همه اینها به کنار، شیخ فضلالله تنها چند ماه پس از به قدرترسیدن احمدشاه در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی به شهادت میرسد و ماههای آخر عمر را نیز زیر فشارهای شدید و تهدیدات متعدد مشروطهخواهان میگذراند؛ پس این ادعا را چه چیزی جز عقدهگشایی علیه شیخ فضل الله میتوان به حساب آورد؟
پینوشتها
[1] تاریخ سینمای ایران ص 21
[2] تاریخ سینمای ایران به نقل از سفرنامه ابراهیم صحافباشی تهرانی،چاپ دی 1357، صفحات 13 تا 17
[3] تاریخ سینمای ایران ص 25
[4] مجله ستاره سینما24/2/1356، ص 11
[5] تاریخ سینمای ایران، مسعود مهرابی، ص 25