بهار و دولت هویدا
بهار و دولت هویدا
بهار و دولت هویدا

بهار و دولت هویدا

بهار و دولت هویدا
[price] [lowprice] [highprice]

بهار و دولت هویدا


مأموران ساواک در لباس‌های عادی می‌آمدند و دنبال کتابی می‌گشتند که با نثر زیبا و روان، درباره ماهیت هیئت حاکمه آمریکا نوشته شده بود؛ کتاب «میراث‌خوار استعمار»، مهم‌ترین تألیف «مهدی بهار» که پس از آن، دیگر کتابی از او منتشر نشد.

ساواکی‌ها به‌عنوان مشتری کتاب‌ها را می‌خریدند؛ اما بعد از چند روز، دوباره سراغ کتاب‌فروش بیچاره می‌آمدند و می‌گفتند: «پول ساواک را کسی نمی‌تواند بخورد». فروشنده هم ناچار بود چک بکشه و پول کتاب‌ها را پس بده؛ تازه کتاب را هم پس نمی‌دادند و به‌عنوان مدرک جرم نگه می‌داشتند. [1]

اواخر سال 1355 بود که قرار شد دولت هویدا به‌خاطر سیاست حقوق بشریِ «کارتر» تغییر رویه بدهد و به نویسندگان و روزنامه‌ها اجازه داده شد تا انتقادهای آرام و بی‌خطر را روانه بازار کنند.

سردبیر وقت کیهان، دو ماه تمام روی مهدی بهار کار کرد و او را «پُخت» که می‌تواند اندیشه‌ها و عقیده‌های خود را بی‌کم‌وکاست در آن روزنامه انتشار دهد؛ اما گویا سردبیر کیهان او را «فریب داده بود.» [2] ؛ زیرا زمانی که بهار مشتاقانه منتظر انتشار یادداشت تحلیلی‌اش بود، روز انتشار آن، با مقاله‌ای مُثله شده و بسیار عجیب‌وغریب روبه‌رو شد که از مقاله اصلی، تنها نام نویسنده‌اش درست بود.

 


بهار که در این مقاله، دربارۀ بیماری‌هایی می‌پرداخت که در اثر سیاست‌های غلط دولت هویدا، گریبان جامعه را گرفته بود، حالا یادداشت خود را به مثابۀ «بادنجانی از درون خالی شده» می‌دید که «توی آن را دلمه‌وار با قیمه‌ای از یاوه‌های بازاری» پر کرده بودند تا سیاست‌های دولت را تأیید کند؛ چیزی که «مایۀ شرمندگی و جریحه‌دار شدن حیثیت» بهار شده بود.

این «بی‌حرمتی بزرگ و جلادی مفتضحانه»، برای دکتر سنگین تمام شده بود. سردبیر منصوب دولت در کیهان هم که «بی‌نهایت شرمنده و خجل وانمود می‌کرد» که چگونه در روزنامه تحت مدیریتش، چنین «ترور افکار» صورت پذیرفته، قول داد که شرح مفصلی درباره این «خرابکاری فجیع» در شمارۀ بعدی روزنامه منتشر کند؛ شماره موعود در آمد؛ اما او به قول خودش وفا نکرد.

دامنۀ این رسوایی به خارج از مرزها کشیده شد تا جایی که «کارستن پراگر»، نماینده مجله تایم آمریکا مأمور شد تا در خصوص این رسوائی با نویسنده گفتگو کند. هرچند که این گفتگوی سه ساعته هم در مجله تایم منتشر نشد؛ چرا به گفته دکتر بهار، نتیجه این گفتگو «به صلاح سیاست آمریکا تمام نمی‌شد.»

بهار که حیثیتش را جریحه‌دار می‌دید و نوشته جعلی را مایۀ شرمندگی خودش می‌دانست، تصمیم گرفت به سیم آخر بزند و نامه‌ای مفصل، نقادانه و بی‌پروا برای شخص هویدا بنویسد تا «بادکنک فراخ تبلیغات دولت را از باد تهی» کند. اما این بار، نه در کیهان، بلکه در مجله فردوسی؛ نامه‌ای که به زیبایی، رفتار دولتِ سانسور و مردم‌آزار وقت را به‌خوبی نشان می‌داد. [3]

او در بخشی از این یادداشت، انتشار مقاله جعلی به نام خود را هرچند «مایه شرمندگی» و «ضربه بسیار سخت» به حیثیت خود توصیف کرد؛ اما این اقدام را آن‌چنان بی‌فایده ندانست: «چون آنچه دربارۀ کیفیت اصلاح‌ناپذیر دولت شما درک کرده بودم، به تجربه نیز دریافتم که آن دولت، نه‌تنها خیال "تغییر روحیه دادن" ندارد... بلکه علاوه بر این، گذار از مرحله اختناق و تفتیش عقاید به مرحله سلب حیثیت و شرافت مردم را نیز پیشه ساخته است و فهمیدم که ازاین‌پس، حتی گوشه‌گیران و عزلت‌گزیدگان را نیز گریزی نیست جز آنکه شما و دولت شما را تأیید کنند یا اگر نکردند، شما به وکالت آنها و از قول آنها به تأیید دولت خود خواهید پرداخت و این جعل وجدان و آرای سیاسی است که البته آغاز واکنش شدید نیز خواهد بود.» [4]


بهار، در این «نبرد حیثیتی و شرافتی»، هویدا را مسئول از دست رفتن ایران معرفی کرد و توصیه به کناره‌گیری از سمتی داد که باعث نابودی ایران و ایرانی شده؛ چرا که در کنار همه کوتاهی‌ها و اشتباهات دولت، او با نابودی «سالانه، هزارها عنوان کتاب، در دستگاه سانسور و ممیزی» و به فنا دادن «صدها هزار مقاله» که می‌توانست روشنگر راه‌ها باشند، ایرانی، بدون ملت را به وجود آورده بود.

 

 

پس از گذشت دو سال از انتشار یادداشت انتقادی‌اش در مجله فردوسی، دکتر بهار در پاییز 57، در گفتگو با احسان نراقی بار دیگر تأکید می‌کند: «در چنین شرایطی دستگاه زمامداری به هیأت تحریریه روزنامه‌ها اجازه زبان و قلم نمی‌دهد و همین بحث‌ها مملکت را تهدید می‌کند. دولت باید بگذارد اینها فعالیت نمایند با چشم باز، و در آن صورت مسافرت شهبانو را مفصلاً نمی‌نویسد که آدم استفراغ بگیرد، و از خمینی هم کم‌کم دست برمی‌دارد و راجع به ایران می‌نویسد.» [5]

 

[1] https://toosbook.ir/history/

[2]  مجله فردوسی، صفحه،17/7/1357  

[3] فیش 25653، مجله فردوسی، صفحه 14 

http://192.168.0.7/Indexes.aspx?IndexID=25653 

[4] همان

[5] http://dowran.ir/show.php?id=210747691

 


نویسنده: حسین یگانه‌پور

مقالات منتشر شده

پادکست‌های منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نظر خود را بنویسید!
برای درج نظر خود درباره بهار و دولت هویدا فیلدهای زیر را پر کنید.
نام ایمیل (اختیاری) دیدگاه

دیدگاه کاربران

نظرات کاربران

محتوای مرتبط

Powered by TayaCMS