سعید امینی
دههی شصت به لحاظ سیاسی و اقتصادی دههی سختی برای انقلاب و مردم بود. انقلابی نوپا که از طرفی جنگی سخت با عراق به او تحمیل شده و از طرف دیگر درگیر گروهکهای مسلح و تجزیهطلب داخلی است. سیاستمداران و اندیشمندان تراز اولش در این دهه ترور و شهید شدند و این خلأ بزرگی به لحاظ سیاسی برای انقلاب ایجاد میکرد. آمریکا و کشورهای بزرگ و قدرتمند برای او خط و نشان میکشیدند. از سوی دیگر، این دهه آغاز تحریمهای اقتصادی علیه ایران توسط این کشورها نیز بود. اینکه مردم با همهی آن مشکلات و سختیها پشتیبان انقلابشان بودند، دلایل مختلف و متعددی میتواند داشته باشد که بررسی همهی آنها در چند جلد کتاب تخصصی هم میسر نیست، چه رسد به یادداشتی کوتاه. ولی در همین یادداشت کوتاه میخواهم از یک منظر خاص دیگر با چند داده کوچک به این مساله نگاه کنم.
آقازادهها در دههی اخیر کم خبرساز نبودهاند و واژهی آقازاده و صاحبان این واژه نُقل رسانهها، جلسات دادگاهها و محافل مردم بوده است. حتی تعدادی از آنها با حضور در رسانههای مجازی با جذب مخاطب و دنبالکنندههای چندهزار نفری یا میلیونی همراه بودهاند که این نشاندهنده توجه بخشی از جامعه به زندگی این افراد است. بهطوری که با جستوجوی کلمه «آقازادهها» در اینترنت، نتایجی که مشاهده میشود صرفا مربوط به فسادهای مالی، اخلاقی و رانتهای سیاسی این گروه است. البته این به این معنا نیست که تمام فرزندان مسئولین و افراد برجسته دچار اینگونه مفاسد و رانتها هستند، بلکه حاکی از آن است که طیفی گستردهای از اخبار و فعالیتهای این گروه که در دههی اخیر منتشر شده، بیشتر جنبه منفی داشته تا مثبت.
اما در دههی شصت و ایام جنگ تحمیلی ما شاهد خبرسازی متفاوتی از فرزندان و اطرافیان مسئولین هستیم. کافیست که قسمت آگهیهای روزنامهها را ورق بزنید تا دقیقا بدانید منظورم چیست. در آن سالها رسم بر این بوده که مطبوعات و جراید، شهادت رزمندگان را به اقوام و دوستان و آشنایانشان تسلیت و تبریک میگفتند. در بین این تبریک و تسلیتهای شهادت، کم نیستند از فرزندان و اطرافیان مسئولین وقت. حضور فرزندان و اطرافیان مسئولین دههی شصت در جبههی جنگ و شهادت و جانبازی آنان نشان میدهد بین آقازادههای آن زمان با مردم عادی جامعه تفاوتی نبوده و اگر سختی و تهدیدی در جامعه وجود داشت، مسئولین نیز در آن با مردم سهیم و شریک بودند. این سبک زندگی اگر در بین همهی مسئولین ادامه داشت و خوی کاخنشینی و جدایی از مردم در بین بعضی از آنها رسوخ نمیکرد، شاید امروز نیز با همهی مشکلات و سختیها، که قطعا در حدواندازهی دههی شصت نیست، تعداد بیشتری از مردم با انقلاب و مسئولینش همراه و همگام بودند.
پیامهای تبریک و تسلیتی که در ادامه مشاهید میکنید صرفا مربوط ماه فروردین سال 63 و 66 است. اگر فرصتی باشد دوست دارم بقیه سالها و ماههای دههی شصت را تورق کنم و ببینم در آخر چه تعداد از این پیامهای تبریک شهادت راجع به فرزندان و اطرافیان مسئولین خواهم یافت.
شهیدِ نوجوان، محمد منافی فرزند دکتر هادی منافی، وزیر بهداشت/ روزنامه اطلاعات 5/1/1363
همان 9/1/1363
شهیدِ نوجوان، نورالله اختری، فرزند امام جمعهی سمنان، حاج شیخ عباس اختری/ روزنامه اطلاعات 9/1/1366
همان 11/1/1366
شهید نوجوان، محمدمهدی حسنزاده، فرزند شیخ علی حسنزاده امام جمعه بافت/ روزنامه اطلاعات 11/1/1366
جانبازی و قطع پای فرزند حجتالاسلام مهدی کروبی، نماینده امام در بنیاد شهید/ روزنامه اطلاعات 22/1/1366
شهید سیدمهدی اکرمی، فرزند حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، نماینده سمنان در مجلس شورای اسلامی 29/1/1366
شهید مجتبی رازبینی، فرزند آیتالله محمود رازبینی و برادر حجت الاسلام علی رازبینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح/ روزنامه اطلاعات 31/1/1366