قصه‌ «درواقع»

نطفه‌ی درواقع زمانی بسته شد که برای نوشتن یه کتاب با موضوع «تاریخ تحولات اجتماعی دهه‌ی پنجاه»، نیاز بود آرشیوی از نشریات دهه‌ی پنجاه رو جمع‌آوری، دسته بندی و مطالعه کنیم. اون کتاب بهانه‌ای شد تا من و چندنفر از دوستان، سر از دل زندگی مردم اون سال‌ها دربیاریم. مردمی که تاریخ نادیدشون گرفته بود. البته این چیز عجیبی هم نیست. تاریخ‌نگاران همیشه مردم رو نادیده می‌گیرن و اتفاقات رو از نگاه و سمت‌وسوی سیاست‌مدران روایت می‌کنن. برای اینکه متوجه حرفم بشی، این سوال ساده رو از خودت بپرس: «انقلاب 57 چطور اتفاق افتاد؟» خیلی‌ها فکر می‌کنن، این انقلاب، صرفا یه انقلاب سیاسی با محوریت آیت‌الله خمینی بود. منم همین فکرو می‌کردم، تا اینکه از دریچه‌ی نشریات با مردم دهه‌ی پنجاه آشنا شدم. فهمیدم که انقلاب سیاسی و رهبر این جریان، دقیقا آخرین تکّه‌ی این دومینو بود. اگه اون اولین تکه‌های دومینو از سمت مردم نمی‌افتاد، اصلا کار به تکه‌ی آخر نمی‌رسید. خلاصه فهمیدیم دهه‌های گذشته، حرف‌های زیادی برای گفتن دارن. حرف‌هایی که به درد امروز و فردای ما می‌خورن. حرف‌هایی که می‌تونن چراغ راه آینده باشن. چراغی برای شناختن و تحلیل جامعه‌ای که مدام در حال تغییر و تحوله. جامعه‌ای که بعضی وقتا غیرقابل پیش‌بینی می‌شه. جامعه‌ای که بعضی وقت‌ها مسیرهای تکراری رو بدون توجه به تجربیات و زیست گذشته‌ی خودش تکرار می‌کنه. راه‌های رفته‌ای که تهش بن‌بست و دوربرگردانه! «درواقع» امروز یه گروهه. گروهی از آدمای مختلف که می‌خوان تحولات اجتماعی و زندگی مردم دهه‌های گذشته رو برای امروز روایت کنن. روایت‌هایی که نقطه مشترک همشون بازخوانی واقعیت‌های زندگی مردم گذشته‌ست. تو هم می‌تونی عضوی از ایران گروه باشی. کافیه به ما پیام بدی...

8

3

38

نویسنده

پادکست

یادداشت

پربازدیدترین یادداشت

نمایش بیشتر
سینما، مهمان مردم یا طبقۀ اشراف؟؛ سلسله یادداشت‌های «صدای پای سینما» ʁ)
سینما، مهمان مردم یا طبقۀ اشراف؟؛ سلسله یادداشت‌های «صدای پای سینما» ʁ)

سینما، مهمان مردم یا طبقۀ اشراف؟؛ سلسله یادداشت‌های «صدای پای سینما» (1)

حضور سینما در متن زندگی مردم در دهۀ چهل و پنجاه این تصور غلط را ایجاد می‌کند که سینما از ابتدای ورود به ایران، در میان مردم و در دسترس همگان بود. درحالی‌که پای سینما نه برای سرگرمی عمومی بلکه به دستور شاه فقط برای تفریح دربار به ایران باز شد و تا سال‌ها فقط وسیله تفریح درباریان بود...
سینما، سایه‌ای بر فکر و خیال؛ از عشق به سینما تا مسخ فرهنگی
سینما، سایه‌ای بر فکر و خیال؛ از عشق به سینما تا مسخ فرهنگی

سینما، سایه‌ای بر فکر و خیال؛ از عشق به سینما تا مسخ فرهنگی

اهل سلطه برای تسخیر دیگران از طریق ضعف‌ها و نقص‌های آنان وارد عمل می‌شوند. خرگوش را با هویج، موش را با پنیر، و کبوتر را با دانه می‌فریبند؛ دیدن فیلم‌های «بروس لی»، «جیمز باند» و یا «رمبو» می‌تواند مخاطب مستعد را از طریق پاسخ‌هایی که به نیازهای کاذب قوه غضبیّه‌اش می‌دهد، از خود بیگانه کند و به تسخیر کامل بکشاند ...
زن عروسکی ʁ)
زن عروسکی ʁ)

زن عروسکی (1)

زن عروسکی، قصه‌ای است که از لباس‌های کوتاه حرمسرای قاجاری شروع شد، با کشف حجاب پهلوی ادامه یافت و به تصویری رسید که جامعه، آن را زرق‌وبرق و پوچی تعریف می‌کرد و به اصطلاح زن عروسکی لقب میداد.

عضویت در خبرنامه در واقع

عضو شوید و تازه‌ترین محتوای سایت را روی ایمیل خود دریافت کنید.

Powered by TayaCMS