سینما، مهمان مردم یا طبقۀ اشراف؟؛ سلسله یادداشتهای «صدای پای سینما» ʁ)
حضور سینما در متن زندگی مردم در دهۀ چهل و پنجاه این تصور غلط را ایجاد میکند که سینما از ابتدای ورود به ایران، در میان مردم و در دسترس همگان بود. درحالیکه پای سینما نه برای سرگرمی عمومی بلکه به دستور شاه فقط برای تفریح دربار به ایران باز شد و تا سالها فقط وسیله تفریح درباریان بود...
سینما، سایهای بر فکر و خیال؛ از عشق به سینما تا مسخ فرهنگی
اهل سلطه برای تسخیر دیگران از طریق ضعفها و نقصهای آنان وارد عمل میشوند. خرگوش را با هویج، موش را با پنیر، و کبوتر را با دانه میفریبند؛ دیدن فیلمهای «بروس لی»، «جیمز باند» و یا «رمبو» میتواند مخاطب مستعد را از طریق پاسخهایی که به نیازهای کاذب قوه غضبیّهاش میدهد، از خود بیگانه کند و به تسخیر کامل بکشاند ...
سینما، سایهای بر فکر و خیال؛ اعتیاد به سینما
آن زمان که تلویزیون فراگیر نشده بود پرده نقرهای سینما مردم را جادو میکرد و علاقهمندان به سینما را در عشق خود میسوزاند که پیامدهای منفی نیز به دنبال داشت. در این یادداشت روایتهای بسیار جالبی از این معضل خواهیم خواند ...